"سران عرب پایداری و اعتماد به نفس را از سران ایران یاد بگیرند"
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 428
:: کل نظرات : 12

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 6
:: باردید دیروز : 3
:: بازدید هفته : 116
:: بازدید ماه : 611
:: بازدید سال : 2229
:: بازدید کلی : 61508
نویسنده : hadi mahmoodnejad
دو شنبه 17 فروردين 1394

"سران عرب پایداری و اعتماد به نفس را از سران ایران یاد بگیرند"

رای الیوم، آمریکا را همپیمان حیله گر عربها نامید و از سران عرب خواست پایداری و اعتماد به نفس را از سران ایران یاد بگیرند.

عبدالباری عطوان مدیر مسئول روزنامه رای الیوم چاپ لندن در سرمقاله ای با عنوان:"آیا سران عرب به دعوت باراک اوباما برای توجیه تفاهم هسته ای با ایران پاسخ می دهند؟" نوشت: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از سران کشورهای عرب خلیج فارس دعوت کرده است تا در اجلاسی در کمپ دیوید حضور یابند تا پس از دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران به آنان اطمینان دهد اما آیا سران عرب به این دعوت پاسخ خواهند داد و آیا به اعتماد به همپیمان حیله گر خود ادامه خواهند داد . چرا نتانیاهو می‌خواهد شرط به رسمیت شناختن اسرائیل را قبل از امضای توافق تحمیل کند؟ مگر او کیست و چرا این توافق جنبه‌های مثبتی برای عربها دارد؟ هیچ کسی درباره جسارت و گستاخی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل شک و تردیدی ندارد اما اینکه این گستاخی به درجه‌ای برسد که او به توافق شش کشور بزرگ با ایران درباره برنامه هسته‌ای این کشور اعتراض کند و خواستار تأکید صریح " به رسمیت شناخته شدن موجودیت اسرائیل" در آن شود، موضوعی است که عقل سلیم آنرا باور نمی‌کند و با هیچ منطقی سازگار نیست. عبدالباری عطوان افزود نتانیاهو مثل سگ زخمی پارس می‌کند، مگر نتانیاهو کیست که چنین شرطی را مطرح می کند و درپی تحمیل آن بر کشورهای مذاکره کننده  بر می آید؟ براساس چه حقی از ایران می‌ خواهد که اسرائیل را به رسمیت بشناسد؟ چکار می‌تواند بکند اگر کسی به حرف او گوش ندهد؟ نتانیاهو مثل سگ زخمی از شدت درد به خود می‌پیچد و ناله می‌کند. پاسخ این گستاخی را ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ‌سرعت داد و تأکید کرد که قضیه به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از طرف ایران و قضیه مذاکره با ایران درباره برنامه هسته‌ای این کشور، دو موضوع کاملا جدا از هم هستند. این پاسخ قاطع به ‌منزله پیامی قوی برای نتانیاهو بود که ساکت شود و از پارس کردن و آه و ناله دست بردارد زیرا کسی را پیدا نخواهد کرد که به حرف او گوش دهد. دوره ای که نتانیاهو می‌توانست شروط خود را بر قدرت‌های بزرگ دیکته کند، دست‌ کم در عمر دولت کنونی آمریکا، به پایان رسیده است. نتانیاهو بحران ‌زده است و هم از نظر سیاسی و هم از نظر شخصی، احساس شکست و واماندگی می‌کند. او در طول سالهای گذشته، به این دل بسته بود که واشنگتن را از برنامه هسته ‌ای ایران بترساند و آمریکا را به ‌سمت گزینه نظامی برای ویران کردن این برنامه سوق دهد اما شکست خورد و این شکست خود را در دستیابی به تفاهم اخیر لوزان نشان داد زیرا براساس آن، برنامه هسته‌ای ایران به طور کامل باقی خواهد ماند و حتی یک دستگاه سانتریفیوژ از بین نخواهد رفت و علاوه بر آن، این تفاهم الزام آور نیست و می توان هر لحظه، از آن دست کشید.
عبدالباری عطوان معتقد است نگرانی نتانیاهو از سه مسئله اصلی نشات می‌گیرد، نخست افزایش درخواست های بین المللی برای خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی و وادار کردن تل آویو به امضای معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و نظارت بین المللی بر راکتور هسته ای در دیمونا است. دوم تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه ایِ بزرگ  و تبدیل شدن به محور سیاست های آمریکا  در خاورمیانه به عنوان شریکی قوی که می توان بعد از رفع محاصره اقتصادی، به آن تکیه کرد و سوم اینکه این تفاهم، کشورهای عربی و اسلامی مثل مصر، ترکیه و عربستان را به تلاش برای ساخت تاسیسات هسته ای صلح آمیز سوق می دهد که ممکن است در مرحله بعدی، به سمت نظامی گرایش یابد. عبدالباری عطوان به قدرت روز افزون ایران اشاره کرد و نوشت: ایران، کشوری که بیش از سی سال تحریم بود، موفق شد برنامه هسته ای خود را توسعه دهد و زرادخانه نظامی قوی ایجاد کند و شروط خود را به قدرت های بزرگ دیکته کند و به این شرط ها یا اکثر آنها تا آخرین دقایق پیش از ضرب الاجل مذاکرات لوزان، پافشاری کند و توانست به طور مستقیم یا غیرمستقیم، روی پنج کشور عربی و تصمیم گیریهای آنها مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و تاحد کمتری بحرین، نفوذ داشته باشد. چنین کشوری ایران در صورت برداشته شدن تحریمها، چگونه خواهد بود؟ نتانیاهو و برخی سران عرب، نه تنها از دگرگونی موازنه قوا، بلکه درمورد نقشه منطقه خاورمیانه به طور کامل پس از امضای تفاهم لوزان، احساس نگرانی می کنند. اولین گام در این چارچوب، کاهش فشار خصوصا بر هم پیمانان در سوریه و عراق و حمایت دیگران در لبنان، یمن و بحرین است. ایران پس از این تفاهم، چه بسا به دوران گذشته، یعنی زمانی که ژاندارم آمریکا در منطقه بود باز نگردد. دلیل این سخن ساده است زیرا مسئولان کنونی ایران از کرامت و عزت ملی بسیار بالایی برخوردارند و انتظارات و خواسته های  گسترده سیاسی، اقتصادی و نظامی دارند؛ یعنی آنها نمی توانند قبول کنند که نقش تابع و دنباله رو را، دست کم در سطح منطقه ای، داشته باشند.
 باراک اوباما شاید می خواهد توافق با ایران را به عنوان مهمترین دستاورد در سیاست خارجی خود قلمداد کند به ویژه که دوره دوم ریاست جمهوری او در شرف پایان است و کمتر از دو سال دیگر از آن باقی است و چه بسا قصد دارد با چنین توافقی، بردن جایزه صلح نوبل را توجیه کند، اما همزمان نگرانی همپیمانان قدیمی خود را که از آنان دست کشیده و به سمت ایران گرایش پیدا کرده است، احساس می کند و همین مسئله، علت تماس های تلفنی او با مسئولان سعودی و کشورهای عرب خلیج فارس و دعوت گروهی از آنان برای شرکت در اجلاسی است که در تفرجگاه بدنام "کمپ دیوید" برگزار می شود، دعوتی که به منظور اطمینان خاطر دادن به آنان و کاهش نگرانی های آنان صورت گرفته است. عبدالباری عطوان افزود: نمی دانیم که نتانیاهو هم به این اجلاس در کمپ دیوید دعوت خواهد شد یا اجلاس دوجانبه ای همزمان با آن، بین نتانیاهو و اوباما برگزار خواهد شد، اما آنچه می دانیم این است که اوباما با چهره های  خشمگین، عصبی و کاملا ناامید مقامات عربی در برابر همپیمان حیله گر خود مواجه خواهد شد، همپیمانی که نمی توان به او اعتماد کرد. توافق ایران و آمریکا چه بسا ناکامی برای برخی سران عرب ها از یک سو و نشانه ای از اوج گیری نفوذ ایران به زیان آنان از سوی دیگر باشد اما خبر بدی برای اسرائیل است و این یکی از بارزترین نقاط مثبت آن است. اما نقطه مثبت دیگر چنین توافقی این است که اگر سران عربی به معنای واقعی آن وجود داشته باشد، این توافق را به عنوان نقطه سرآغاز نهضتی عربی در همه زمینه ها و ایجاد طرحی عربی و یاد گرفتن از هوش و ذکاوت ایرانی ها در مذاکره و چگونگی استفاده از همه برگه های قدرت در برخورد با قدرت های بزرگ و حفظ استقلال تصمیم گیری، در نظر خواهند گرفت. عبدالباری عطوان نوشت: مذاکره کنندگان ایرانی سیزده سال سر میز مذاکره با شش قدرت بزرگ جهان پایداری کردند و از ناوگان های دریایی و ناوهای هواپیمابر هراسی به دل راه ندادند در حالی که مذاکره کنندگان عربی (مانند انور سادات)، فقط دو هفته در کمپ دیوید دوام آوردند و مذاکره کنندگان فلسطینی نیز فقط چهار ماه در اسلو ماندند. تفاوت در چنین واقعیتی است. آنچه هم اکنون برای کشورهای عربی لازم است، بیداری عربی واقعی است، بیداری علمی و نظامی و فرهنگی و سیاسی که رهبری آن را کسانی به دست گیرند که به معنای واقعی کلمه مرد باشند و دنباله روی و وابستگی را رد کنند و به اعتماد و اتکا به خود ایمان داشته و از پشتوانه بزرگی از عزت ملی برخوردار باشند هر چند باید ابراز تاسف کرد که نشانه هایی از وجود چنین اشخاص را دست کم درحال حاضر، نمی بینیم و اگر ما اشتباه می کنیم، شما درستش را بگویید.



:: موضوعات مرتبط: سیاسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما درباره وبلاگ؟

پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان وبلاگ پایگاه بسیج شهدای باروق و آدرس paygahshohada.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.