واشنگتن، ژوییه گذشته مسکو را به نقض این پیمان که سال 1987 امضا شد، متهم کرد. مقامات روسیه از آمریکا مدارک و شواهدی برای اثبات ادعای خود درخواست کردند. رز گوته‌مولر معاون وزیر امور خارجه آمریکا پنجشنبه اعلام کرد واشنگتن مجموعه‌ای از تدابیر برای وادار کردن روسیه به رعایت این پیمان در اختیار دارد.

وزارت امور خارجه روسیه در بیانیه خود خاطر نشان کرد: نکته‌ی قابل توجه این است که آمریکا با این تهدیدها، نمی تواند جوهر ادعاهای خود را به طور مشخص بیان کند و مصرانه از اثبات این اتهامات طفره می رود. آمریکا پاسخ‌های راضی کننده‌ای به  ادعاهای مستدل و کاملا ملموسی که ما در پاسخ به آنها بیان کردیم، نمی دهد.

مسکو خاطر نشان می کند که ادعاهایش در مورد موشک‌های هدایت شونده است که آمریکا برای آزمایش سامانه دفاع ضد موشکی خود استفاده می کند و ویژگی‌های آنها مشابه ویژگی‌های موشک‌های میان‌برد و کوتاه‌برد است.

ادعاهای روسیه همچنین در مورد هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی است که بی تردید تحت تعریف موشک‌های کروز قرار می گیرند که در پیمان نیروهای هسته‌ای میان‌برد آمده است. مسکو در نهایت ادعاهایی را در مورد قصد آمریکا برای استقرار نسخه زمینی سامانه دریایی ام کی-41 در لهستان و رومانی که می تواند موشک‌های کروز میان‌برد شلیک کند، مطرح کرده است.

به گزارش ریانووستی از مسکو، وزارت امور خارجه روسیه تأکید کرد: ما همچنان معتقدیم که تهدید، بهترین راه برای حل مشکلاتی که ممکن است از اجرای این پیمان بروز کند، نیست. موضع ما این است و طرف آمریکایی را هم به اتخاذ چنین موضعی دعوت می کنیم.

پیمان نیروهای هسته‌ای میان‌برد سال 1987 در دوران گرمی روابط آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، توسط رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا و میخاییل گورباچف دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی امضا شد.

بر اساس این سند که از سال 1988 به اجرا گذاشته شد، روسیه و آمریکا متعهد می شوند موشک‌های بالیستیک یا کروز زمینی میان‌برد (1000تا 5500 کیلومتر) و کوتاه برد (500 تا 1000 کیلومتر) نسازند، آزمایش یا مستقر نکنند.

طرف‌ها همچنین متعهد شدند ظرف سه سال همه سکوها و موشک‌های زمینی خود با برد بین 500 تا 5500 کیلومتر را از بین ببرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی صبح امروز(یکشنبه) دردیدارجمعی از فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بخشی از فرمایشات شان دوران صلح را فرصت مغتنمی برای خدمت نیروهای مسلح در بخش‌های علمی، سازندگی و افزایش بازدارندگی خواندند و تاکید کردند که مسئله آبادسازی سواحل مکران نیز جزو همین کارهای اساسی است که باید با همکاری دولت، برنامه‌های مورد نظر در این منطقه با سرعت بیشتری دنبال شود.

 پیش ازاین امیر دریادارحبیب‌الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش در سخنرانی پیش ازخطبه‌های نمازجمعه هفته گذشته تهران،‌با اشاره به آخرین دستاوردها و اقدامات نیروی دریایی کشورمان، اظهارداشت: کشورما در شمال و جنوب نزدیک به ۳ هزار کیلومتر مرز دریایی دارد، سواحلی که به مکران معروف است مهمترین مرز دریایی کشور ما به حساب می آید.

وی ادامه داد: به فرموده رهبری معظم انقلاب، کشور ما یک کشور دریایی است و باید بتوانیم از منابع خودمان در دریا بهره کافی را ببریم. سیاری با بیان اینکه بیشترین صادرات نفت ایران از راه دریا صورت می‌گیرد، خاطرنشان کرد: آبادانی سواحل مکران،‌ایجاد کار و اشتغال، توسعه اشتغال و پیشرفت دریا‌محور کشور برای ما اهمیت دارد. سیاری با اشاره به اینکه دو تدبیر اصلی در همین زمینه وجود دارد، بیان داشت: توسعه سواحل مکران و اقتدار دریایی از برنامه‌های ما است.

فرمانده نیروی دریایی ارتش در عین حال اضافه کرد: در بحث توسعه سواحل مکران اقدامات دولت در ایجاد زیرساخت‌هایی که باید در این سواحل ایجاد شود مهم است و وزارت بهداشت، نیرو،‌کشور و وزارتخانه‌های مرتبط در سواحل مکران نقش دارند.

مَکران از نظر تاریخی سرزمینی ساحلی در جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان است که در طول خلیج عمان از رأس‌الکوه در غرب جاسک تا لاس بلا در جنوب غربی ایالت بلوچستان پاکستان گسترده‌است.دربعضی منابع اروپایی قرن‌های ۱۶ تا ۱۸ از ایالت مکران نام برده شده است. در دوره های مختلف تاریخی این منطقه خودمختار و تحت اداره خوانین محلی بوده است که گاهی خود را رعایای دولت ایران می‌نامیدند. انگلیس در قرن هیجده این منطقه را جزو هند و مستعمره خود نمود.

امروزه در هند و در پاکستان شهرهایی بنام مکران وجود دارد. مکران در دوره های مختلف تاریخی بخشی از قلمرو ایران بوده است. مکران در نوشته‌های مسالک و ممالک و التقویم اقلیم دوم و از کرمان تا رود مهران (ایندوس) نامیده شده است.

در بعضی اسناد و نقشه‌های تاریخی اروپایی و بعضی نوشته‌های عربی دریای عرب امروزی نیز بحر مکران بیان شده است. کوه‌های خشک و بایر کرانه‌های مکران از دید جغرافیای طبیعی دنباله کویر است، که تا آنجا گسترش یافته. گویا در سده‌های میانه این سرزمین از آنچه اکنون دیده می‌شود، حاصلخیزتر بوده ولی هیچگاه از دید دارایی ؛ دارای اهمیت نبوده‌است.

جغرافی‌نویسان پیشین اسامی بسیاری از شهرهای مکران را در کتاب‌های خود ثبت نموده‌اند ولی هیچکدام به طور گسترده از آن شهرها یاد نکرده‌اند. مهمترین درآمد مکران از نیشکر و یک گونه شکر سفید موسوم به پانیذ بوده‌است که از آنجا به سرزمین‌های مجاور صادر می‌گردیده.

مکران تقریباً شامل تمام بلوچستان ایران و پاکستان و بخشی از استان هرمزگان فعلی می شده است بلوچستان در کتیبه‌های میخی داریوش هخامنشی در بیستون و تخت جمشید، «ماکا» یا ماکه  چهاردهم بوده است. در زمان ساسانیان کوسون می‌گفتند.

در پایان باید گفت که سواحل سوق الجیشی و اقتصادی مکران در طول تاریخ به عنوان یکی از مناطق استراتژیک، نظامی و تجاری برای ایران بوده که متاسفانه از نظر سازندگی و پیشرفت در طول سالیان متمادی عقب افتاده است که عمران و آباد سازی آن در گروه توجه دولت است.

بر اساس اطلاعیه این وزارتخانه ، «وندی شرمن» قائم مقام موقت و معاون وزارت خارجه آمریکا در این دور از مذاکرات، همچون گذشته سرپرستی تیم آمریکایی را بر عهده دارد.

 دیدار نمایندگان ایران و آمریکا، 24 و 25 آذرماه (15 و 16 دسامبر) در شهر ژنو سوئیس برگزار می‌شود.

بنا بر اعلام واشنگتن، این دیدار در چارچوب مذاکرات  کنونی میان ایران و گروه موسوم به 1+5 برگزار می‌شود و قرار است، «هلگا اشمید» معاون «کاترین اشتون» نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات هم در بخش‌ هایی از آن حضور یابد.

دور جدید مذاکرات هسته‌ ای ایران و شش کشور (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان)  26 آذرماه (17 دسامبر) به مدت یک روز در شهر ژنو در سوئیس  برگزار می‌شود.

این نخستین دور مذاکرات هسته‌ ای، پس از تمدید هفت ماهه آن  است.

بر اساس توافق موقت پارسال در همین شهر، طرفین تا سوم آذر امسال برای توافق جامع زمان داشتند، اما پابرجا بودن اختلافات، سبب شد، گفت‌ و گوها تا نهم تیر سال آینده، تمدید شود.

فهرست کامل هیئت آمریکایی شرکت‌ کننده در این دور از مذاکرات که این بار در مقایسه با  دوره‌های قبل با تغییراتی همراه بوده، به شرح زیر است:

- «وندی شرمن» قائم مقام موقت وزارت خارجه

- «رابرت مالی» مدیر ارشد دایره ایران، عراق، کشورهای منطقه خلیج (فارس) در شورای امنیت ملی

- «جیمز تیمبی» مشاور ارشد معاون وزارت خارجه در امر کنترل تسلیحاتی و امنیت بین‌الملل

- «پائول اروین» مدیر بخش منع اشاعه در شورای امنیت ملی

- «نوول های‌اسمیث» معاون مشاور حقوقی وزارت خارجه

- «کوین ویل» مدیر دفتر پادمان‌ها و امنیت هسته‌ای اداره ملی امنیت هسته‌ای وزارت انرژی

- «فلیسیا سویندلز» مشاور ارشد سیاست تحریمی وزارت خزانه‌داری

- «جولیا یاکوبی» دستیار ویژه قائم مقام موقت وزیر خارجه

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از فارس، برای سازمان تروریستی داعش جز نیمی از مناطقی که در تاریخ ژوئن 2014 م در عراق به اشغال در آورده بود چیز دیگری نمانده است. این دستاورد مهم پس از پیروزی های مداومی است که نیروهای امنیتی عراق در جبهه های مختلف به دست آورده اند.

در حال حاضر، پراکندگی جغرافیایی گروه تروریستی داعش در عراق پس از عملیات مهمی چون آمرلی و جرف الصخر توسط ارتش عراق و با همکاری نیروهای مردمی  به شرح زیر است:

استان صلاح الدین
نیروهای امنیتی عراق،‌ داعش رادر مناطق همجوار دو منطقه بلد،‌الدجیل،‌الضلوعیه،‌سامرا ،‌جنوب تکریت و مناطق دیگری در مجاورت بیجی که به جز پالایشگاه این شهر در اشغال داعش بود نابود کردند. اما انچه که در این استان همچنان تحت اشغال داعش باقی مانده به نقل از نیروهای امنیتی عراق شهر تکریت  منطقه الدور و منطقه العلم شرقاط است.

استان کرکوک
داعش در مناطق هم مرز با استان صلاح الدین  و مشخصا منطقه الحویجه تا ناحیه داقوق حضور دارد.

استان دیالی
در این استان جز مناطق کمی در شمال شرق دیالی به خصوص بعد از پیروزی نیروهای ارتش و مردم در نواحی السعدیه و جلولا و همچنین ادامه پیش روی های ارتش در تمامی مناطق دیالی چیز دیگری تحت اشغال داعش نمانده است.

استان الانبار
نیروهای ارتش عراق وارد یک نبرد سرنوشت ساز با داعش در شهر الرمادی مرکز استان الانبار که داعش در بخش هایی از آن،‌ تمامی شهر فلوجه،‌ بخش هایی از هیت، وراوه، عانه، روستاهای الوس و القائم حضور دارد، شده اند. این در حالی است که مناطقی همچون الرزازه،‌ الابار،‌ المجر و بروانه توسط ارتش عراق آزاد و پاکسازی شده است.

استان نینوی
ارتش در این استان از 10 ژوئن 2014 میلادی سیطره دارد و آن را به اشغال در آورده است. عناصر داعش بنا بر گفته نیروهای امنیتی عراق و منابع محلی در موصل به عنوان مرکز استان نینوی،  تلعفر در غرب، سنجار در نزدیکی تلعفر، ربیعه در مرز عراق و سوریه و بخش هایی از دست نینوی سیره دارند.  ارتش عراق توانسته است عناصر داعش را از بخش هایی از منطقه زمار در غرب موصل و مناطقی از دشت نینوی را از اشغال این گروهک آزاد کند.
 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،‌ رئیس هیات مذاکره کننده هسته ای ایران پس از ورود به وین در فرودگاه این شهر در جمع خبرنگاران افزود: ما وارد مرحله آخر مذاکرات شدیم. فکر می کنم همانطور که از ابتدا گفتیم در صورتی که طرف مقابل اراده سیاسی برای رسیدن به راه حل داشته باشد، پیشنهادهای متعددی برای اینکه اطمینان حاصل شود، برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است، وجود دارد و مطرح شده است .

ظریف افزود: این پیشنهادها می تواند یک راه حل و یا راه حل های متعدد بسیار مناسبی را ارائه دهد . لذا هنوز این امکان هست در صورتی که طرف مقابل ، اراده سیاسی را برای اتخاذ تصمیم سخت برای اینکه ارائه خط قرمزهای بی معنا که برای خوشامد گروه های فشار است، کمکی نه به حل مشکل می کند و نه کمکی به عدم اشاعه.

وزیر امور خارجه تاکید کرد: ما با این هدف به وین آمده ایم که انشاء الله با تلاش تا روز آخر به نتیجه مناسب که منافع مردم ایران در آن لحاظ شده باشد و حقوقشان محترم شمرده شده باشد، اگر نگرانی مشروعی هم جامعه بین المللی دارد، رفع شده باشد، به این راه حل برسیم .

رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان، تصریح کرد: یقین دارم مردم ایران چه کسانی که در گفته ها و نوشته هایشان از مذاکرات حمایت کردند و چه آنها که نقد می کنند، در دلشانٰ امیدشان سربلندی کشور از این مذاکرات بوده است . یقین دارم حتی منتقدین، ما را از دعای خیرشان محروم نکرده اند و امیدوارم این روش ادامه داشته باشد.

وی تصریح کرد: اطمینان می دهم اگر بتوانیم به راه حلی برسیم که منافع کشور و مردم را لحاظ کند به توافق می رسیم. اگر بر اثر زیاده خواهی طرف مقابل، راه حل به دست نیاید، دنیا متوجه شده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال راه حل، تفاهم و تعامل سازنده است و از حقوق و عزت و سربلندی کشور دست برنمی دارد.

وزیر امور خارجه گفت: آنچه برای این هفته لازم است این است که با اعتماد به نفس ، همه گروه ها و افراد کاری کنند که با نشان دادن همدلی و وحدت ملی نتیجه هر چه باشد چه توافق باشد و چه ایستادگی در برابر زیاده خواهی، روز سوم آذر انشاالله پیروزی ملی در رسیدن به اهدافی باشد که از این مذاکرات به دنبال آن بودیم؛ توافق در صورتی که توافق امکان پذیر باشد و نشان دادن عزم ایران برای پیگیری حقوقش بر اساس اصول تعامل و همکاری و مقاومت در برابر زیاده خواهی.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر پایگاه اینترنتی «فارن افرز» در گزارشی به قلم سیگورد نابوئر، تحت عنوان «‌حسرت هسته ای عربستان سعودی، لزوم کمک واشنگتن به ریاض در رقابت هسته ای با ایران»‌ نوشت:‌

کاملا واضح و روشن است که تصور کنیم دولت عربستان سعودی از مشاهده شواهد موجود مبنی بر حصول پیشرفت در مذاکرات هسته ای میان ایران و ‌آمریکا، احساس نارضایتی و خشم کند. در واقع در حالی که ایران، رقیب منطقه ای ریاض به کسب مشروعیت بین المللی بر سر برنامه هسته ای خود نزدیک می شود، به نظر می رسد اهداف و بلندپروازی های هسته ای خود عربستان به طور کامل متوقف و راکد شده است:‌ توافقنامه هسته ای پیشنهادی آمریکا و عربستان سعودی به مدت شش سال است که به حال رکود در آمده است و این مذاکرات معوقه، تنها یکی از چندین مسئله مختلف است که در سالیان اخیر به مناسبات میان ریاض و واشنگتن خدشه وارد کرده است.

به وضوح مسئله هسته ای به ویژه به معضلی برای عربستان سعودی تبدیل شده است که می کوشد در گردونه رقابت در زمینه پیشرفت های علمی و دستاوردهای فنی و نیز کسب موقعیت و وجهه منطقه ای به هیچ وجه از ایران عقب نماند . ولی این نیز به مشکلی برای آمریکا تدیل شده است که در بحبوحه نیاز مبرم به کمکهای عربستان سعودی در حل و فصل مناقشات و بحران های کنونی در عراق ، اسرائیل و سوریه ، نمی تواند از ریاض دل بکند .

مذاکرات هسته ای آمریکا و عربستان سعودی در سال 2008 و پس از آن آغاز شد که کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، و سعود الفیصل، همتای عربستانی وی، در زمینه همکاری دوجانبه در بخش انرژی هسته ای، یادداشت تفاهم امضا کردند.

در آن زمان، بسیاری از ناظران تصور می کردند، دو کشور در حال تشکیل ستون تازه ای برای مشارکت و همکاری های راهبردی دیرینه هشتاد ساله خود هستند.

پس از آن عربستان بلافاصله اعلام کرد قصد دارد با ساخت شانزده نیروگاه هسته ای به ارزش تقریبی 112 میلیارد دلار، به دارنده بزرگ ترین برنامه هسته ای غیر نظامی در جهان تبدیل شود و برای جمعیت رو به رشد این کشور، ده ها هزار فرصت شغلی با درآمد بالا ایجاد کند.

ریاض بلندپروازی های هسته ای خود را با استناد به وابستگی این کشور به صادرات نفت و گاز توجیه کرده است  که حدود هشتاد درصد از درآمدهای ملی این کشور را تامین می کند. اگر عربستان سعودی بتواند تقاضای فزاینده خود را به انرژی از طریق انرژی هسته ای برآورده سازد، دیگر نیازی ندارد تا فروش نفت خود را در بازارهای بین المللی مهار کند .

اما قبل از آنکه عربستان بتواند از تولید نخستین وات از انرژی هسته ای خود لذت ببرد، لازم است شرکایی پیدا کند تا مایل باشند به این کشور در ساخت زیرساخت ها و تاسیسات هسته ای کمک کنند و در اوضاع کنونی به نظر نمی رسد آمریکا چندان تمایلی به ایفای این نقش داشته باشد.

واشنگتن اعلام کرده  است ابتدا باید با ریاض بر سر پایبندی این کشور به قانون انرژی اتمی مصوب سال 1954 به توافق برسد. 

در این قانون آمریکایی، ضوابط تجارت هسته ای مصوب و تدوین شده است، اما تلاش ها در زمینه مذاکره هسته ای با ریاض بر سر این مسئله که آیا عربستان سعودی، مشمول بند موسوم به «استاندارد  طلایی» می شود یا خیر با رکود رو به رو شده است.

ریاض در صورت شمول در این بند، از غنی سازی اورانیوم یا بازفرآوری پلوتونیوم، منع خواهد شد.

منابع آشنا به روند مذاکرات می گویند ریاض چنین استدلال کرده است که بند استاندارد طلایی، بیانگر اقدام غیر قابل قبول در پایمال کردن حقوق و حاکمیت ملی این کشور محسوب می شود و تاکید دارد پیمان ان پی تی که عربستان سعودی آن را امضا کرده است ، بر حقوق مصرح کشورها در گسترش انرژی هسته ای تاکید دارد .

به نظر می رسد کاخ سفید تا کنون از هر گونه مصالحه با ریاض در این زمینه خودداری کند. برابر گزارش رسانه ها باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در طول مذاکرات اخیر با مقامات سعودی، به طور کامل از پرداختن به این موضوع اجتناب ورزیده است.

از طرفی اگر عربستان نتواند با واشنگتن در زمینه همکاری هسته ای به درک مشترکی برسد، به جای آن برای توسعه برنامه هسته ای خود، احتمالا به سمت یافتن شرکای دیگر از جمله فرانسه یا روسیه گرایش پیدا خواهد کرد.

ژانویه گذشته و در طول سفر رسمی فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، به ریاض،‌ شرکت فرانسوی آروا، بزرگ ترین شرکت هسته ای جهان، با هدف توسعه مهارت های فنی و صنعتی شرکت های محلی سعودی، با پنج شرکت این کشور یادداشت تفاهم امضا کرد.

افزون بر آن، سرگئی کرینکو، مدیر اجرایی روس اتم روسیه، در ماه جولای اعلام کرد، مسکو و ریاض در اواخر امسال توافقنامه ای در زمینه همکاری های هسته ای غیر نظامی امضا می کنند . اگر عربستان سعودی این توافقنامه ها را امضا کند، به شرکت های آمریکایی و شاید در سطح گسترده تر به روند مشارکت راهبردی دو کشور، آسیب های سنگین وارد شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دیوید فِرام، نویسنده  سخنرانی محور شرارت بوش چندی پیش مقاله‌ای با عنوان «ایران چگونه در توافق هسته‌ای سر آمریکا کلاه گذاشت» نوشته است که متن آن به شرح زیر است:

باید حاکمان ایران را ستود. آن‌ها در آستانۀ کسب یک پیروزی دیپلماتیکِ شگفت‌انگیز در برابر آمریکا هستند. حتی جالب‌ تر این است که آن‌ها فقط با بلوف این کار را کردند.

حریفان آن‌ها از مزیت‌های مادی و مهمی همچون پول، فنّاوری، قدرت نظامی، و علاوه بر این ها برخوردار بودند، اما حاکمان ایران دارای هدفی مشخص و اراده‌ای برای پیروزی بودند.

بدون این دو ویژگی، مزیت‌های مادیِ حریفان کم‌ کم ضعیف شده است.

پارسال، حاکمان ایران با فاجعه‌ای روبرو بودند و پول رایج کشورشان سه چهارمِ ارزش خود را از دست داده بود؛ علتِ آن بیشتر تحریم‌های شدید اقتصادی‌ بود که پیش‌ نویس آن را سناتور «مارک کِرک» و سناتور «رابرت مِنندِز» در سال ۲۰۱۱ تهیه کرده بودند و اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، در اوایل ۲۰۱۲ با اکراهِ بسیار آن را امضا کرده بود.

تورم روندی لجام گسیخته داشت و بیکاری رو به فزونی بود. به نظر می‌رسید که سودمند ترین متحد منطقه‌ایِ آن‌ها، یعنی بشار اسد در سوریه، محکوم به فنا بود؛ زیرا از داخل مورد حملۀ قیامی خشونت‌ بار قرار گرفته بود و از خارج در معرض تهدید اوباما مبنی بر دخالت برای برچیدن سلاح‌های شیمیایی سوریه بود.

اکنون آمریکا وانگلیس با بشار اسد در حال هماهنگ کردن مأموریت‌ های بمباران هستند، البته نه بر ضد او.

بخش مهمی از تحریم‌های ایران لغو شده است، واحد پول این کشور تقویت شده است، تورم فروکش کرده است، و تجارت و سرمایه‌ گذاری خارجی در حال احیا شدن است.

آمریکا مرتب مطالبات خود را درباره محدودیت برنامۀ هسته‌ای ایران کاهش داده است.

به گزارش نیویورک تایمز، دولت اوباما از خواستۀ دیرینۀ خود مبنی براین‌ که ایران باید سانتریفیوژ‌های هسته‌ ای خود را تعلیق کند، عقب‌ نشینی کرده است و در عوض فقط از تهران خواسته است، ارتباط آنها با یکدیگر را قطع کند. ظرفیت غنی‌ سازی ایران تغییری نخواهد کرد و ایران می‌تواند پیشرفتِ خود را به سوی سلاح هسته‌ای تقریباً در هر زمانی از سر بگیرد، در حالی که تنها چیزی که از دست می‌دهد، مدت زمان لازم برای اتصال دوباره لوله‌ها است.

پیشنهاد اخیری که ارائه شده آخِرین مورد از عقب‌ نشینی‌های آمریکا است. مذاکره‌ کنندگان ایرانی هر بار امتیازات ارائه‌ شده آمریکا را بی‌ارزش شمرده و بر کسب امتیازات بیشتر اصرار ورزیده‌اند؛ تا جایی که افراد در خارج از مذاکرات می‌بینند، ایرانی‌ها این امتیازات را بدست آورده‌اند.

طبق روند کنونی، هر توافق نهایی، ایران را در آستانۀ توانمندیِ ساخت سلاح‌های هسته‌ای متوقف خواهد کرد، البته این بار با این تفاوت که آمریکا حق هراقدام غیرنظامی برای جلوگیری از حرکت نهاییِ ایران در تکمیل بمب را از خود سلب کرده است.

چه دستاورد فوق‌ العاده‌ای در مذاکرات! باید آن را به عنوان یک مطلب درسی در دانشگاه‌ها تدریس کنند. حاکمان ایران به‌ راستی چطور توانستند این کار را بکنند؟

ایران در حالی وارد مذاکرات شد که چیزی برای خرید و فروش داشت. جنس فروختنی برنامۀ هسته‌ای بود؛ آن‌چه قرار بود خریداری شود روابط عادی‌ تر با آمریکا و غرب بود.

مذاکرات به این علت آغاز شد که آمریکا ابزارهای اِعمال زور قدرتمندی ضد ایران،  از تحریم‌ها  تا خرابکاری و نیروی نظامی داشت، اما حاکمان ایران همتایان خود را ارزیابی کردند ودریافتند که همتایانشان تقریباً به اندازۀ خود ایرانی‌ها مخالف به‌ کارگیری ابزارهای اِعمال زور هستند؛ "حربه‌ای که دشمنت می‌ترسد از آن استفاده کند اصلاً حربه نیست".

آمریکا پاداش‌ها یا مشوّق‌هایی نیز داشت که ارائه کند و مهم‌ ترینِ آن‌ها کاهش تحریم‌ها و عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا بود.

با این حال، حتی پیش از پیشروی‌های داعش در شمال عراق، دولت اوباما به این نتیجه رسیده بود که خودش بیش از ایران به این پاداش‌ها نیاز دارد. درست همانگونه که تهدیدی که نتوانی از آن استفاده کنی اصلاً تهدید نیست، پاداشی نیز که خودت مشتاق استفاده از آن هستی دیگر چندان پاداش به شمار نمی‌آید.

نتیجۀ بدیهی: آمریکا که مذاکرات را از موضع قدرت آغاز کرد در تمام مدت مذاکرات همچون طرفِ ضعیف‌ تر عمل کرده است و آشکارا مشتاق توافق بود و ایران نیز از این اشتیاق استفاده کرد.

یک نقطۀ عطف شایان توجه در مسیر سقوط آمریکا تصمیم اتخاذ شده در ماه ژوئیه مبنی بر تمدید شش ماهۀ مذاکرات هسته‌ای بود، آن هم درست ۲۰ روز پس از آن که جان کری در مقاله‌ای در روزنامۀ واشنگتن پست هشدار داده بود، هیچ تمدیدی در کار نیست مگر این که ایران «تمایل صادقانه‌ ای به رفع نگرانی‌های مشروعِ جامعۀ جهانی نشان دهد». در عوض، ایران همچنان سرسختی نشان داد و هر طور که بود موفق به تمدید مذاکرات شد.

از آن زمان به بعد، مذاکره‌ کنندگان ایرانی متقاعد شده بودند که در مقابل دشمنان سست‌ ارادۀ خود دستِ بالا دارند.

حاکمان ایران هوشمندانه همه اصول مذاکره را وارونه کردند: به جای این‌ که برنامۀ هسته‌ای خود را تقدیم کنند تا آشتی برقرار شود، آشتی را پیشنهاد دادند تا در عوض آمریکا سطح بالاتری از ظرفیت هسته‌ایِ ایران را بپذیرد.

آن‌ها آمریکایی‌ها را متقاعد کردند که آنچه ایران به شدت نیاز دارد، یعنی ایجاد روابط حسنه با آمریکا حتی بیشتر به نفع خود آمریکاست.

آن‌ها همچنین آمریکا را متقاعد کردند که او باید امتیازات هسته‌ای بدهد تا به این آشتی دست یابد، نه ایران.

در تاریخچۀ فریبکاری‌ها، دستاوردی بزرگتر از این دیده نمی‌شود. ما به سوی نتیجه‌ای می‌رویم که بر اساس آن ایران نه تنها هرچه می‌خواست را به دست می‌آورَد، بلکه هیچ چیزی هم در ازای آن نمی‌پردازد؛ همچنین، نه تنها کلاه بزرگی سر آمریکا خواهد رفت، بلکه قربانیان این کلاهبرداری با دوستان خبرنگار خود دربارۀ پیروزی دیپلماتیک خود سخن خواهند گفت و رقّت‌انگیزتر اینکه این را باور هم خواهند کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، یک روزنامه انگلیسی با انتشار بیانیه‌ای منتسب به گروهک تکفیری داعش مدعی تلاش آن‌ها برای دسترسی و حمله به زیر ساخت‌های حساس هسته‌ای ایران شد.
 
بر اساس این گزارش که روزنامه ساندی تایمز آن‌را منتشر ساخته است، داعش خواهان تصرف مراکز مخفی هسته‌ای ایران شده است.

گفته می‌شود این بیانیه توسط «عبدالله احمد المشدانی» از 6 عنصر برجسته این گروهک صادر شده بوده و به دنبال حمله ارتش عراق به منازل یکی از عناصر ارشد این گروهک برملا شده است.

این گزارش می‌افزاید، هنوز صحت و سقم این بیانیه از سوی منابع اطلاعاتی غربی تایید نشده است.

در این بیانیه منتسب به گروهک داعش ظاهرا اعضا ارشد آن به روسیه پیشنهاد داده‌اند تا در عوض دسترسی به استان الانبار که دارای منابع عظیم گازی است، اطلاعات مرتبط با برنامه‌های هسته‌ای ایران به آن‌ها واگذار شود.

همچنین در این بیانیه از روسیه خواسته شده تا انزجار خود از ایران و «بشار اسد»، رئیس جمهور سوریه اعلام شود.

گفتنی است، وجود چنین بیانیه ای ابتدا در رسانه‌های صهیونیستی منتشر شد.

تروریست های داعش با استفاده از خدمات بی نظیر تویتر و سایر شبکه های اجتماعی، تمام پیام ها و بیانیه های خود را در سطحی وسیع منتشر می کنند، اما با وجود قراردادن ایران و شیعیان در بین دشمنان خود، هرگز اشاره ای به تاسیسات هسته ای ایران نکرده اند. به نظر می رسد، رسانه های صهیونیستی قصد خط دهی و جریان سازی در این زمینه را دارند.

 روزنامه «نیویورک تایمز» نوشت، جمهوری اسلامی، 35 سال پس از انقلابش، چه دوست داشته باشیم یا نه، یک قدرت باثبات و مهم در منطقه بی ثبات خاورمیانه است.

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، در نشستی با سردبیران رسانه های آمریکا گفت که توافق هسته ای تا 24 نوامبر دست یافتنی است؛ اگر حسن نیت و جدیت وجود داشته باشد.

وی همچنین بخشی از محتوای گفتگوی تلفنی سال پیش خود را  با باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، فاش کرد که در آن، درباره شماری از زمینه هایی که امکان همکاری وجود دارد صحبت کرده اند.

نیویورک تایمز افزود: از یک سو، توافق هسته‌ای موقت پارسال در ژنو مزیت های فراوانی داشت. ایران به تعهدات خود از جمله کاهش ذخیره اورانیوم غنی شده عمل کرد. همچنین دیدار مقامات دو کشور که غیرممکن به نظر می رسید، اکنون عادی شده است.

از سوی دیگر، پیدایش و رشد سریع گروهک تروریستی داعش در منطقه بر لزوم این روابط دوجانبه در حال تولد، تاکید دارد. لازم نیست متحدان با یکدیگر دوست باشند، همچنان که شوروی برای شکست هیتلر(دشمن مشترک) نقش ایفا کرد. جنگ اوباما با داعش، احتمال رویارویی آمریکا با ایران را بیش از هر زمانی، غیر قابل تصور کرده است.

این روزنامه در بخش دیگری از این گزارش تاکید می کند، در صورت نرسیدن به راه حلی جامع که صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را تضمین کند، طبل های جنگ زیادی از تل آویو تا واشنگتن آماده به صدا در آمدن است.  بسیار مهم است که این توافق به دست آید و مخالفان سرخورده شوند. اوباما در مسیر این تلاش ها از اعتبار شخصی‌اش مایه گذاشته است و به نتیجه نرسیدن در این پرونده، شکست دیگری در سیاست خاورمیانه ای وی ثبت خواهد کرد.

نیویورک تایمز می افزاید، دو طرف درباره شمار سانتریفیوژها و بازه زمانی توافق هسته ای اختلاف نظر دارند. یک توافق می تواند و باید کسب شود به این علت ساده که از هر گزینه دیگری بسیار بهتر است.

به گزارش سرویس وب گردی پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،عناصر تکفیری داعش سر هفت مرد و سه زن را در منطقه‌ کُردنشین در شهر کوبانی شمال سوریه بریدند.

براساس این گزارش، دو تن از مردان و سه زن، از نیروهای نظامی کرد هستند که علیه تروریست‌های داعش می‌جنگیدند.

بنابر این گزارش، چهار نفر از قربانیان، از اعضای دیگر گروه‌های تروریستی در سوریه بوده‌اند، و یکی از قربانیان هم شهروند کرد غیر نظامی بود.

به نظر می‌رسد این اقدام برای ترساندن ساکنانی است که در برابر داعش، مقاومت می‌کنند.

این جنایت هولناک در منطقه‌ای در ۱۴ کیلومتری شهر کردنشین کوبانی (عین العرب) روی داد که در محاصره داعش قرار دارد.

امروز( پنج‌ شنبه) نیز سازمان غیر دولتی «ناظر حقوق بشر در سوریه» اعلام کرد، اکنون  درگیری‌های سختی میان داعش و کردهای محافظ شهر کوبانی در غرب این منطقه در جریان است، اما نیروهای داعش هنوز موفق به اشغال این شهر نشده‌ اند.

خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد، صبح امروز نیروهای داعش با نیروهای کرد درگیری شدند و به سوی شهر کوبانی پیشروی کردند.  

این درحالی است که برخی شبکه‌های خبری از سقوط شهر کوبانی خبر داده‌اند.

شبکه آمریکایی سی ان ان با پخش گزارشی درباره سردار قاسم سلیمانی، از نگرانی های روزافزون دولت آمریکا از قدرت، نفوذ و هوش سرشار این سردار ایرانی در کشورهای عراق، لبنان و سوریه پرده برداشت. 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، در این گزارش، با تأکید بر حضور موثر سردار سلیمانی در نبرد مردم و دولت عراق علیه داعش در شهر مقاوم آمرلی، آن را نتیجه استراتژی های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته است.

رسانه های آمریکا محاصره شهر آمرلی عراق در روزهای اخیر را نتیجه ابتکار عمل ایران می دانند و ارتش آمریکا را به ضعف راهبردی در این رویداد متهم می کنند.

در این گزارش تناقض آمیز، شبکه تلویزیونی سی ان ان ادعا کرد: «بر اساس یافته های رسانه های انگلیس (!؟)،  طبق  جمهوری اسلامی ایران بر اساس استراتژی های کلان خود و برای مقابله با تهدیدات داعش، با آمریکا درخاورمیانه همکاری می کند.»

منظور سی ان ان از رسانه های انگلیس، بی بی سی است که ادعا کرده بود، آیت الله خامنه ای مجوز همکاری ایران و مشخصا نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با نیروهای آمریکایی را صادر کرده است. ادعایی که بلافاصله از سوی ایران تکذیب شد.

این در حالیست که به گفته ماریاهارف سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا، هیچگونه همکاری و تبادل اطلاعاتی بین ایران و آمریکا وجود ندارد و آمریکا بارها به بهانه های مختلف، بر این گفته ها تاکید کرده است. ضمن اینکه مقامات ایرانی نیز گزارش بی بی سی در این باره را انکار کرده اند.

این شبکه در ادامه به دلیل عدم توانایی در ارائه سندی برای اثبات این ادعا، تنها از طریق یک سئوال اشتیاق خود را برای باورپذیر کردن موضوع همکاری ایران و آمریکا در عراق نشان می دهد؛ گزارشگر از مخاطب می پرسد، «اما اگر چنین همکاری وجود داشته باشد، اعضای همکاری کننده علیه داعش، چه کسانی هستند؟»

پاتریک کلاوسون مدیر موسسه تحقیقاتی موسسه سیاست های خاورنزدیک واشنگتن می گوید؛ سلیمانی ظاهرا فردی آرام است؛ اما او در سازماندهی نیروهایش علیه خشونت طلب ترین اوباش و اراذلی که جمهوری اسلامی ایران را نیز تهدید می کند، عملکرد فوق العاده ای داشته است.

در ادامه این گزارش سی ان ان تصاویری که گروه موسوم به مقاومت دیجیتال، در فضای اینترنت منتشر کرده اند را نشان می دهد. در این عکس مشاهده می شود که سردار سلیمانی در اطراف شهر آمرلی در هنگام محاصره این شهر حضور داشته است.

سی ان ان در این گزارش با استیصال کاملا آشکاری بیان کرد که نمی تواند به صورت مستقل، اصالت این تصاویر را تایید کند. قاسم سلیمانی یکی از عجیب ترین افرادی است که آمریکا تا حالا سروکار داشته است.

ایران و آمریکا از نظر نفرت از داعش اتفاق نظر دارند اما باوجود این، ایران و آمریکا اختلاف هایی دارند که سبب می شود این دو نتوانند با هم کار کنند. به گفته فیلیپ ماد، ازجمله مصادیق این اختلاف این است که آمریکا می خواهد بشار اسد رئیس جمهور سوریه برود؛ اما ایران از حامیان دیرینه بشار اسد بوده است و آمریکا می خواهد دولت فراگیرتری در عراق شکل بگیرد، اما ایران ترجیح می دهد دولت اسلامی در عراق در مسند قدرت باشد.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت حوزه دسترسی خطرناک قاسم سلیمانی در مناطقی فراتر از خاورمیانه است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از تسنیم، افشاگر آمریکایی از طرح‌‌های آمریکا برای جاسوسی اقتصادی و صنعتی از ایران خبر داده است.

پایگاه خبری ایترسپت که به انعکاس اخبار مربوط به انتشار اسناد ادوارد اسنودن اختصاص یافته با انتشار اسنادی فاش کرده دولت آمریکا طرح‌هایی مخفیانه برای جاسوسی از کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و ایران دارد که اقتدار آمریکا را به چالش می‌کشند.

دولت آمریکا در سال گذشته بارها تأکید کرده بود که اقدام به جاسوسی اقتصادی و صنعتی از کشورهای دیگر نمی‌کند، اما بعدا اسنودن افشا کرد آژانس امنیت ملی این کشور از شرکت‌های بزرگ نفتی برزیل، نشست‌های اقتصادی، سامانه‌های بانکی، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی جاسوسی کرده است. پس از این افشاگری‌ها بود که آمریکا تغییر موضع داده و اعلاه کرد دولت جاسوسی‌های اقتصادی انجام می‌دهد اما هرگز این کار را به نفع شرکت‌های آمریکایی انجام نمی‌دهد.

اما سندی مربوط به سال 2009 که ادوارد اسنودن از دفتر «جیمز کلاپر»، مدیر مرکز اطلاعات ملی آمریکا افشا کرده نشان می‌دهد دولت آمریکا این اقدام را هم انجام داده است. در این سند، مجموعه‌ای از سناریوهای محتمل که آمریکا تا سال 2025 از طرف «کشورهای چین، روسیه، ایران و هند که برتری آمریکا را به چالش می‌کشند» پیش‌بینی شده است.

در این سند پیشنهاد شده آمریکا برای حل این مشکل به تلاش هایی «چند وجهی و نظام‌مند برای گردآوری اطلاعات اختصاصی از طریق عملیات مخفیانه (روش‌های فیزیکی و سایبری) و ضد اطلاعاتی» متوسل شود. به نوشته اینترسپت، این سند، به طور خاص پیشنهاد می‌کند تا آمریکا به مراکز مخفیانه‌ ابداعات کشورها از قبیل مراکز تحقیقات و توسعه نفوذ کند.

برخی از برنامه‌ریزی‌های مطرح شده در این سند مربوط به برتری آمریکا در عرصه خارجی در عرصه «پایش» (SURVEILLANCE) مربوط می‌شود اما برخی دیگر به وضوح به استفاده از جاسوسی‌های سایبری برای تقویت مزیت رقابتی شرکت‌های آمریکایی در مصاف با شرکت‌های خارجی مربوط می‌شوند.

بگادین در مقاله ( دوشنبه93/6/10) نوشت: جنگ ضد تروریسم از سیزده سال گذشته آغاز شد، ولی هیچ انسان عاقلی نتایج فعالیت ها در این مدت را موفقیت آمیز نمی داند. در این مدت علاوه بر تعرض به آزادی‌های اجتماعی در همه مناطق دنیا، دخالت های نظامی نه تنها موفق نبود، بلکه فاجعه آمیز بود.

گاردین نتایج مبارزه با تروریسم در سال های گذشته را زیر سؤال برد و افزود: بیشتر انگلیسی‌ها اکنون احساس می‌کنند که کشورشان نسبت به گذشته ناامن‌تر شده است و عناصر افراطی در حال خرابکاری در سوریه و عراق هستند، و لیبی نیز قربانی باندهای افراطی شده است.

این روزنامه نوشت : شکست جنگ با تروریسم مشکلاتی داشته است و بعد از افزایش سطح هشدار در انگلیس به وضع «خطر» و پیشنهاد قوانینی برای مبارزه با تروریسم، باید سیزده سال فاجعه بار گذشته را مرور کنیم.

گاردین تصریح کرد: حلقه‌ ای مفقود شده در این بین وجود دارد که همان روابط غرب با رژیم‌های استبدادی در خاورمیانه است که نقش خباثت باری را در شدت گرفتن تروریسم و افراط گرایی بازی کرد.

این روزنامه انگلیسی افزود: غرب با این رژیم‌ها که برخی از آن ها «وحشی» هستند، روابط نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک دارد؛ درحالی که هیچ نشانه‌ای از حمایت مالی مستقیم قطر از گروه داعش وجود ندارد، بدون شک بعضی از اعضای داخل دولت قطر در حال اجرای چنین کاری هستند.

گاردین تصریح کرد: بر اساس سند محرمانه‌ که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا آن را امضا و سایت ویکیلیکس نیز آن را منتشر کرده است، قطر بدترین کارنامه را در همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم با آمریکا داشته است.

این روزنامه افزود: انگلیس کشور استبدادی قطر را تسلیح می‌کند و میلیون ها پوند سلاح و تجهیزات نظامی به این کشور می‌فروشد.

گاردین در پایان فاش کرد: عربستان سعودی 100 میلیون دلار برای حمایت از برنامه مبارزه با تروریسم کمک کرد، ولی بر اساس یادداشت های درز کرده کلینتون، عربستان سعودی بزرگترین حامی گروه‌های تروریستی در دنیا است.

این نشریه در مقاله ای افزود: رسانه های ایران روز شنبه گزارش دادند سپاه پاسداران این کشور یک هواپیمای بدون سرنشین اسرائیلی را در نزدیکی مرکز غنی سازی نطنز سرنگون کرده است. این هواپیما ظاهراً  یک پهپاد رادارگریز جاسوسی دوربرد بوده است.

این نشریه افزود: حسن دهقان وزیر دفاع ایران گفته است که سرنگونی این هواپیما در نزدیکی مرکز نطنز که شانزده هزار سانتریفوژ دارد،  ثابت می کند که این کشور به هر گونه تهاجم «پاسخ کوبنده» می دهد.ارتش اسرائیل طبق معمول در این باره توضیحی نداده است.

دسترسی ایران به فناوری سنگین داخل این پهپاد احتمالاً موجب نگرانی شدید تل آویو خواهد شد.پهپادهای ایرانی که در اختیار حزب الله و حماس قرار گرفته است، اسرائیل را به شدت نگران کرده است.اگر ایران بتواند به حسگرهای پیچیده و ضروری برای تعیین دقت ماموریت این هواپیماها دست یابد، این امکان وجود دارد که مدل دوربرد این هواپیما را که به اسرائیل خواهد رسید، بسازد.

ایران در سالهای اخیر چندین پهپاد خارجی را از جمله هواپیمای آر کیو صدو هفتاد آمریکایی را در آسمان خود سرنگون کرده است.

پهپادها به بخشی مهم در زرادخانه نظامی ایران در سالهای اخیر تبدیل شده اند.نوامبر گذشته ، تهران پهپاد  شاهد صد و بیست و نه خود را رونمایی کرد.

دیوید سینسیوتی  موسس سایت هوانوردی به کوارتز گفت که ایران در شبیه سازی فناوری این پهپادهای سرنگون شده با مهارت عمل کرده است. به گفته او ایران هم اکنون یک برنامه کوچک اما قوی پهپادهای داخلی دارد.

وی گفت: ایران با دسترسی به فناوری خارجی که به علت تحریم ها محدود شده است، چندین پهپاد بومی ساخته  است.برخی از این پهپادها شبیه مدل اسرائیلی هرمس هستند و برخی دیگر شبیه مدل های آمریکایی اند.صنعت پهپادهای بومی ایران  هم اکنون به متحدان این کشور نیز صادر می شود.پهپادهای ایرانی در سوریه ، ونزوئلا  و نوار غزه رصد شده اند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، پایگاه خبری «میدل ایست آنلاین» امروز پنجشنبه ، با پرداختن به موضوع نامه مهم سدار سلیمانی به مقاومت حماس نوشت: سردار سلیمانی نقشی اساسی در کمک به نیروهای عراق در مقابله با داعش ایفا کرد؛ نقشی که سلیمانی 57 ساله در سوریه و عراق ایفا کرد سبب شد لقب «قوی ترین فرمانده امنیتی خاورمیانه» به وی تعلق بگیرد.

سلیمانی، در طول 3 سال با کمک به «بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه، دستاوردهای تکفیری‌ها و تروریست ها را دگرگون ساخت و ورق را به نفع بشار برگرداند؛ زیرا سوریه یک نقطه اساسی در محور تهران - بغداد - دمشق - بیروت، برای مقابله با نفوذ قدرت های غربی به منطقه به شمار می‌ رود.

پایگاه خبری «میدل ایست آنلاین» بر اساس برخی گزارش های رسانه‌ای مدعی است که سلیمانی این روزها در عراق است و این کشور را در مقابل تکفیری های داعش حمایت می‌کند؛ حال آنکه ارتش عراق چندین هفته است که در مقابل هجوم برق‌آسای داعش ایستاده است و با آن مقابله می‌کند.

سلیمانی در سال 2012 میلادی، و در اقدامی نادر در مقابل رسانه‌ها ظاهر شد و از دامنه نفوذش سخن گفت؛ وی گفت: ایران در جنوب لبنان و عراق حضور دارد و در واقع این 2 منطقه تا حد زیادی بستگی به عقیده و اقدامات جمهوری اسلامی ایران دارد. برابر این اساس، سپس ایران از فرستادن 2 مشاور نظامی به سوریه برای کمک به حکومت این کشور در مقابل تکفیریها خبر داد.

سلیمانی، همچنین درباره پشتیبانی ایران از جنبش های انقلابی و اسلامی تاکید کرد: هیچ کشور با قدرتی به جز ایران قادر به رهبری جهان امروز اسلام نخواهد بود.

بنا بر این گزارش، یک مقام دیپلمات درباره وی می‌گوید او سوریه و عراق را چنان خوب می شناسد که گویا در آنجا متولد شده است وی همچنین به خاطر شخصیت و جذابیتش از احترام بسیار بالایی برخوردار است.

به گزارش میدل‌ایست، ایران و عراق پس از سقوط «صدام» در سال 2003 میلادی، روابط سیاسی ، اقتصادی و امنیتی خود را تقویت کردند و سلیمانی یکی از کسانی بود که نقشی پررنگ در این زمینه داشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، «ابو مجاهد» سخنگوی کمیته‌های مقاومت مردمی فلسطین در سخنانی از پیام سردار قاسم سلیمانی، و حمایتش از مقاومت فلسطین قدردانی کرد.

ابومجاهد با بیان اینکه «از پیام سلیمانی این گونه فهمیده می‌شود که توطئه‌ای علیه سلاح مقاومت در جریان است» تاکید کرد این پیام نشان داد  محور مقاومت و متحدانش فلسطین و مقاومتش را تنها نخواهند گذاشت».

وی با اشاره به اینکه دشمن صهیونیستی و متحدانش مانند آمریکا، خواستار خلع سلاح مقاومت در غزه و فلسطین هستند، تصریح کرد: به متحدان خود اطمینان می‌دهیم که مقاومت هرگز از حتی یک فشنگ خود هم صرف‌ نظر نمی‌کند و سازش بر سر سلاح و رزمندگان صورت نخواهد گرفت.

این مسئول فلسطین همچنین گفت: به متحدان خود اطمینان خاطر می‌دهیم که میان همه گروه‌های فلسطینی و در سطوح بالا هماهنگی کامل است و هیچ کس نمی‌تواند ما را دچار اختلاف کند.

ابومجاهد، جنگ با رژیم صهیونیستی را جنگ اراده‌ها دانست و تاکید کرد: به اشغالگران اجازه نمی‌دهیم هیچ دستاوردی داشته باشند. تهدیدهات آنان هیچ ارزشی ندارد و مقاومت تا تحقق پیروزی به کار خود ادامه می‌دهد.

وی به اقدام جدید رژیم صهیونیستی به فراخوانی 16 هزار نیروی جدید ذخیره اشاره کرد و آن را دلیلی بر دسپاچگی دشمن دانست و تاکید کرد که مقاومت برای مقابله با هر اقدام اشغالگران آماده است.

سخنگوی کمیته‌های مقاومت مردمی فلسطین سپس به اظهارات «قاسم سلیمانی» در حمایت از مقاومت اشاره کرد و گفت که سخنان سلیمانی حاکی از آن بود که توطئه‌ای علیه سلاح مقاومت وجود دارد و این سخنان تاکید داشت که محور مقاومت و پشتیبانان آن، مقاومت را رها نمی‌کنند و بیش از پیش حمایتش می‌کنند.

ابومجاهد درباره آتش‌بس نیز گفت: اختلاف هایی درباره طرح آتش‌بس مصر وجود دارد و ما تلاش داریم پیش از هر توافقی در این باره، محاصره غزه را برداریم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبربه نقل ازپایگاه خبری عراقی المسله؛  بخش‌هایی ازکتاب «وظیفه: خاطرات وزیر درجنگ» که خاطرات رابرت گیتس وزیردفاع اسبق آمریکا را منتشر کرد که درفصل پنجم این کتاب با عنوان «پس از جنگ عراق، جهان پیچیده» به خاطراتش از دیدار با ملک عبدالله پادشاه عربستان در تابستان سال 2007 پس از نشست شرم الشیخ می‌پردازد.
گیتس در کتابش درباره این دیدار که کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا هم در آن حضور داشته می‌نویسد: این دیدار یکی از مهمترین دیدارهایم با مقامات سیاسی در طی سال‌های متمادی بوده است و تنها دیدار که در آن کنترل اعصابم را از دست دادم.دلیل این مسئله این بود که ملک عبدالله از من به عنوان وزیر دفاع آمریکا خواست تا آمریکا یک حمله نظامی گسترده علیه ایران به اجرا درآورد که تنها به اهدافی که مشکوک به انجام فعالیت‌های هسته‌ای است، محدود نباشد و توان نظامی ایران را هدف قرار دهد.
طی این دیدار ملک عبدالله تاکید کرد که اگر آمریکا دست به این حمله نظامی نزند عربستان تصمیاتی یک جانبه و مستقل از آمریکا اتخاذ می‌کند تا از منافعش دفاع کند.
گیتس که در دوره ریاست جمهوری جورج بوش و باراک اوباما وزیر دفاع آمریکا بوده و قبل از آن نیز ریاست سازمان سیا را بر عهده داشت و در زمان ریاست جمهوری بوش پدر هم روابط نزدیکی با رئیس جمهور و جیمز بیکر وزیر امور خارجه وقت آمریکا داشت در ادامه درباره دیدار تاریخی‌اش با پادشاه عربستان می‌نویسد: پادشاه عربستان از آمریکا می‌خواست که جوانان آمریکایی را برای اهداف ریاض و سیاست‌های عربستان در منطقه خلیج فارس به میدان با ایران بفرستد آنچنان که آمریکایی‌ها بدون شک گروگان سیاست‌های عربستان هستند.
این مقام بلند پایه سابق آمریکا در ادامه تصریح کرد: ملک عبدالله در این دیدار گفته که آمریکا در نگاه کشورهای منطقه عربی به حکومتی ضعیف تبدیل شده است.
گیتس هم در پاسخ به ملک عبدالله با اشاره به اینکه در حالی که از مواضع پادشاه عربستان عصبانی شده تاکید کرده که تا زمانی که ایرانی به آمریکا و متحدانش حمله نکند جنگی در کار نخواهد بود و اگر رئیس جمهور هم چنین تصمیمی بگیرد وی از سمتش کناره گیری خواهد کرد به ویژه پس از جنگ عراق در سال 2003 و بکار گیری نیروهای نظامی آمریکایی تنها برای دفاع از آمریکا، ملتش و منافعش است.
وی همچنین به پادشاه عربستان گفته که «انضباط و حکمت در تصمیم گیری برای عملیات نظامی نشانه قدرت است نه نشانه ضعف، نباید این واقعیت را درباره قدرت آمریکا دستکم بگیرید و کسانی همچون آلمان‌های نازی، امپراطوری ژاپن و اتحاد شوروی قدرت آمریکا را دستکم گرفتند دیدید که چه سرنوشتی داشتند.»
رابرت گیتس این دیدار را ناامید کننده عنوان می‌کند و می‌افزاید: برای دومین بار که با پادشاه عربستان 4 سال بعد دیدار کردم، وی همچنان از نامشخص بودن موضع آمریکا در قبال ایران ابراز سردرگمی می‌کرد.
وزیر دفاع سال‌های آخر ریاست جمهوری بوش پسر در فصلی دیگری از کتاب خودش تصریح می‌کند که در آن برهه از نفوذ زیاد اسرائیل و عربستان سعودی در ساختار تصمیم گیری در کاخ سفید و تمایلشان برای عملیات نظامی علیه ایران قبل از پایان ریاست جمهوری بوش نگران بوده و همچنین از همراهی دیک چنی معاون وقت رئیس جمهور با این مسئله هم که با رهبران تل‌اویو و ریاض روابط نزدیکی داشت، نگران بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دریادار پاسدارعلی فدوی درجمع فرماندهان این نیرو با تاکید بر رصد تحرکات دشمن گفت: به رغم رعایت اصول حفاظت و صیانت از اطلاعات دفاعی، چیزی که قدرت بازدارندگی ایجاد کرده است، توانمندی دفاعی، اقدامات مستحکم و پشتوانه مندی است که معادلات فکری و ذهنی دشمن را به هم ریخته است.
وی با اشاره به جهش‌های صورت گرفته در تولید ادوات و ابزارهای دفاعی و توجه به تاکتیک‌های با رویکرد دفاعی در حوزه امنیتی، تصریح کرد: رشد توانمندی‌های دفاعی ما باید همچنان تابعی از احتمالات، متغیرها و سناریوهای گوناگون باشد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: توجه به مقتضیات زمانی در حوزه دفاع و امنیت و به موازات آن، متعادل‌سازی و متناسب‌سازی توانمندی یک ضرورت و نیاز بدیهی و عقلانی است.
سردار فدوی خاطرنشان کرد: اشراف اطلاعاتی ضامن موفقیت در امر دفاع و صیانت از امنیت است و لذا در هیچ شرایطی نباید خدشه‌ای به جایگاه این مؤلفه وارد شود.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه آنچه مایه هراس دشمن است، اقدامات و تاکتیک‌های قابل محاسبه و قابل پیش‌بینی نیست افزود: ما اگر همه ظرفیت‌ها و قابلیت‌های نهفته در ساختار و توان دفاعی خود را شناسایی، استخراج و در آزمون‌های عملیاتی مورد توجه قرار دهیم، نیروی خلاق، مبتکر، مؤمن، متعهد و پرانگیزه ما می‌تواند از همین ظرفیت چنان بهره‌ای ببرد که بزرگ‌ترین قدرت‌های مدعی را به اعجاب و استیصال وادار سازد.
سردار فدوی شرایط منطقه‌ای را حساس و مهم  توصیف کرد و افزود: ما پاسدار انقلاب اسلامی هستیم و در هر جایگاهی که نیاز انقلاب ایجاب و اقتضا کند، باید آماده اجرای مأموریت باشیم.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: سپاه از بدو پیدایش با بهترین فرزندان این ملت شکل و سازمان پیدا کرده است و امروز نیز مزیت سپاه بهره گیری از همین عناصر زبده، متعهد و از جان گذشته‌ای است که منشأ خدمات و مایه افتخار و عظمت برای انقلاب اسلامی هستند.
وی افزود: سپاه با تکیه بر همه مؤلفه‌های قدرت خود که نیروی انسانی خدامحور و تکلیف‌مدار سرآمد آن است، در شدیدترین مخاطرات و میدان‌های سخت و دشوار آماده انجام خدمت و مأموریت است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر پایگاه اینترنتی خبری فلسطین الان شنبه با اعلام این خبر افزود : پایگاه اطلاع رسانی یو اس ای تودی آمریکا با اشاره به کشته شدن دو سرباز آمریکایی در مرزهای غزه ، هویت آنها را به ترتیب مکس اشتاینبرگ 24 ساله از کالیفرنیا و شون کارمیلی 21 ساله از تگزاس معرفی کرد.

سایت «دیلی بیست» نیز در این باره افزود این نخستین بار است نظامیان آمریکایی که در ارتشهای خارجی خدمت می کنند کشته می شوند. مکس اشتاینبرگ 24 ساله از کالیفرنیا و شون کارمیلی 21 ساله از تگزاس به همراه 11 سرباز اسرائیلی هفته گذشته در نوار غزه کشته شدند.

دیلی بیست نوشت: هم اکنون حدود هزار نظامی آمریکایی در ارتش اسرائیل خدمت می کنند. آنها در اسرائیل متولد نشده اند، اما در ارتش آن خدمت می کنند. اما «مایا کادوش»، معاون سرکنسول رژیم صهیونیستی در جنوب غربی آمریکا که مقرش در هیوستون است، گفت: هر دو نظامس تابعیت دوگانه داشتند و معتقد بودند دفاع از ارزش های «کشور یهود» (!) از وظایف آنهاست.

تا کنون اخبار فراوانی از حمایت های آمریکا از رژیم اشغالگر قدس منتشر شده بود؛ به طوری که حتی برخی جنگ افزارهای این کشور، قبل از ارتش آمریکا به دست نظامیان صهیونیستی می رسد؛ با این حال، حضور نظامیان ارتش آمریکا در بدنه ارتش صهیونیستی، موضوعی است که بیشتر به روحیه ارتش اشغالگر قدس بازمی گردد.

در روزهای اخیر با شکار نظامیان صهیونیستی با اقدام نیروهای مقاومت، روحیه ارتش صهیونیستی به شدت افت کرده و بسیاری از نظامیان، با خودکشی های صوری، تلاش می کنند خود را به پشت خط مقدم و مبارزه برسانند.

این در حالی است که نیروی مقاومت، در برابر ارتش کاملا مسلح اشغالگران، فقط به ایمان و سلاح های محدود مجهز است؛ اما موفق شده حدود 50 تانک را منهدم کرده و افزون بر به هلاکت رساندن و زخمی کردن صهیونیست ها، آنها را به اسارت نیز بگیرد.

این افت روحیه تا جایی است که رژیم اشغالگر با ترفندهای جنسی تلاش میکند سربازان خود را در جبهه ها نگاه داشته تا در برابر نیروهای مقاومت مجبور به عقب نشینی نشوند.

حال با انتشار خبر کشته شدن 2 نظامی آمریکایی اهل کالیفرنیا و تگزاس در ارتش رژیم صهیونیستی، به نظر می رسد افزون بر ارتش زنان بدکاره، ارتش آمریکا نیز مستقیما دست به کار شده و برای تقویت نظامیان صهیونیستی به میدان آمده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نقل از «ایسنا»، ادوارد اسنودن، پیمانکار پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا، در اسناد تازه‌ اش فاش کرده این سازمان با عربستان سعودی از سال 2013 تا کنون همکاری نزدیک داشته و ابزار اطلاعات و جاسوسی مبادله می‌ کرده‌ است.

این اسناد نشان می‌ دهد، آژانس امنیت ملی آمریکا با وزارت کشور عربستان و وزارت دفاع آن همکاری داشته است.

بر اساس گزارش شبکه راشا تودی، در این اسناد هم‌چنین آمده است: این همکاری، یک ارتباط دوطرفه بوده است، چون وزارت دفاع عربستان به آژانس امنیت ملی آمریکا اجازه می‌داده به نقاط دور از دسترس در منطقه خلیج فارس دسترسی داشته باشد و درباره ارتش ایران و همچنین سازمان تروریستی القاعده در این منطقه، اطلاعات جمع‌آوری کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، برخی گزارش های رسانه ای حاکی است که "لیونل مسی" یک میلیون یورو به رژیم اشغالگرصهیونیستی بخشیده است و این امر همزمان با تشدید حملات وحشیانه اسراییل به نوارغزه و شهادت صدها فلسطینی صورت می گیرد.
صفحات متعددی در شبکه های اجتماعی "فیس بوک" و "تویتر" این خبر را به اشتراک گذاشته اند؛ اما بازیکن آرژانتینی این خبررا تایید و یا رد نکرده است.رسانه ها و پایگاه های اینترنتی تاکید کردند که رسانه های اروپایی و امریکایی در گزارشی آورده اند که این اقدام لیونل مسی در راستای عمل به "وعده" اش بوده است؛ وی در سفرش به فلسطین اشغالی، به صهیونیست ها وعده داده بود که در صورت صعود تیم ملی کشورش به فینال جام جهانی فوتبال، یک میلیون دلار به اسراییل اعطا کند (!)
لیونل مسی پیش از این به همراه تیم بارسلونای اسپانیا به کرانه باختری و اراضی اشغالی سفر کرده و برخی از آداب صهیونیستی را به جا آورده بود.
صحت این خبر هنوز از سوی یک منبع رسانه ای مستقل تایید نشده است.